به گزارش سینماپرس، بحث تولید نمایشنامههای مردمی و مبتلا به جامعه از جمله مباحثی است که در عرصه تئاتر میبایست مورد توجه درامنویسان ایرانی قرار بگیرد. از آنجایی که این روزها شاهد هستیم نمایشنامهنویسان کمتر رغبت به تولید کارهای داخلی و نگارش آثار ایرانی و مبتلا به جامعه دارند، نیاز به کالبدشکافی در این عرصه احساس میشود.
از جمله اساتیدی که در زمینه درام اجتماعی ایرانی سالهاست فعالیت میکنند و بیشتر نمایشنامههایش در این عرصه بوده، «رحمت امینی»، کارگردان و استاد دانشگاه هنرهای زیبای دانشگاه تهران است.
امینی در این زمینه به فارس گفت: از سالها پیش شاهد بودم که درام نویسان ایرانی در عرصه نمایشنامههای اجتماعی فعالیت زیادی میکردند خود من چندگانه «جیجک علیشاه» از ذبیح بهروز، «جعفرخان از فرنگ برگشته»، حسین مقدم و در نهایت هم «استاد نوروز پینه دوز»، کمال الوزرا محمودی را در همین راستا کار کردم.
وی در ادامه افزود: نمایشنامه استاد نوروز پینه دوز در سال ۱۲۹۸ ه. ش یعنی حدود صد سال پیش نگاشته شده است. آن زمان نمایشنامه نویسان ایرانی از هر جهت پیشتاز بودند و به مسائل روز کشور خودمان توجه داشتند. از جیجک علیشاه تااستاد نوروز پینه دوز همه انگار مسائل امروز را مدنظر داشتند. درام نویس به گونهای این مسائل را طرح کرده که مبتلا به روزگار خاص خود نبوده بلکه همچنان هم ادامه دارد.
امینی اظهار داشت: مثلا در درام استاد نوروز پینه دوز مباحثی چون همسران مجدد، ازدواج یک مرد با زنی که قصد تلکه او را دارد، بحث جادوگری و رمالی، نزول خواری و ... به خوبی در قالب یک داستان جذاب مطرح شده است. نویسنده طوری آن را ننوشته که انتزاعی شود و تماشاگر از هر طیفی با دانشی اندک آکادمیک تا مدارج تحصیلی بالا از آن بهره خاص خود را میبرد.
این کارگردان تئاتر یادآور شد: البته نمایشنامههای اجتماعی هم بخشی از یک نوع تئاتر هستند، کارهای انتزاعی هم بخشی دیگر هستند، اینها نافی هم نیستند. اگر در یک جامعه که صحنههایش فعال است تئاتر زنده و فعال باشد، انواع و اقسام نمایشها باید در آن وجود داشته باشد که سبک ترین نوع آن هم همین کمدیهای شبانه است که خانوادهها شبها ساعاتی با اعضای خود به این سالنها میروند و میخندند و انرژی مثبت میگیرند. فارغ از کیفیت این آثار که خوب یا بد است، آنچه در این صحنهها اجرا میشود مورد تجویز جامعه شناسان هر جامعه است.
وی در پاسخ به این سؤال که چطور میشود نمایشهای فانتزی کم محتوا مورد لزوم جامعه میشوند، گفت:بهرحال این دست کارها هم باید در جامعه باشد و مخاطب خاص خود را دارد چرا که مردم نیاز به خندیدن و شاد بودن دارند و بحث آن با کارهای نمایشی مخاطب انبوه که نمونههایش زیاد میشود، متفاوت است. در هر صورت تئاتر یک بستر بسیار گسترده و نامحدود با سلائق مختلف است که این سلائق برای همه باید تأمین شود.
امینی که در دوره گذشته مدیر شورای نظارت و ارزشیابی بر تئاتر نیز بوده است، درباره این امر که چرا نمایشنامهنویسان ما این روزها رغبت اندکی به نگارش درامهای مورد نیاز جامعه دارند، گفت: به نظر من بخشی از این امر به سیاستگذاری تئاتر باز میگردد. خیلی از درامنویسان ایرانی الان منتقد هستند که نمیتوانند با فراغ بال به مسائل جامعه بپردازند درحالیکه از این منظر رسانهها خیلی پیشتازتر هستند.
امینی همچنین با بیان اینکه کل تماشاگر یک نمایش شاید ۱۰ یا ۱۵ هزار نفر بشوند، افزود: مخاطب تئاتر خیلی محدود است و درام نویس ایرانی توقع دارد که بتواند به راحتی درباره موضوع مبتلا به جامعه بنویسد. در کل دنیا هم همینطور است که درام نویسان دملهای چرکین جامعه را میشکافند و مشکلات را برملا میکند، درصورتی که این اتفاق نیافتد خیلی هنرمندان به سراغ متون انتزاعی میروند. بنابراین اینها بخشی از سیاستگذاری ما است که تئاتر نمیتواند به وظایف و تعهد اجتماعی خود به خوبی عمل کند.
وی درباره فقدان حمایت درست از تئاتر نیز توضیح داد: در تمام دنیا شهرداریها در کنار دیگر وظایف خود از جمله نظافت شهر و ساخت و ساز و مسائل دیگر یکی از وظایفشان پرداختن به عرصه فرهنگ و هنر است، اما این برای ما کافی نیست وقتی که هنرمند تئاتر ما با همین گیشه محدود نمیتواند هزینههای روزانهاش را کسب کند و روزانه و ماهانه میبایست کرایه به سالنهای خصوصی بدهد! همین مسائل باعث میشود که همه به سمت گیشه محوری بروند و محتوا به رده دوم رفته و سلبریتی و گیشه پروری به رده اول میآید.
امینی در پایان گفت: بنابراین نکته مهم اینجا حمایت شهرداریها از سالنها و گروههای نمایشی است تا فشار کمتری به لحاظ مالی به گروهها بیاید، محتوا و متن در اولویت کارها قرار بگیرند و دغدغههای عمیق اجتماعی مردم تأمین شود.
ارسال نظر